Dreamcatcher

ساخت وبلاگ
یک هفته است که هر روز ساعت شش صبح بدون تردید و لفتش دادن بیدار می‌شوم. حالت جالبی‌ست. مثل صبح‌های سفر یا آزمون‌های مهم یا روز‌ اول مدرسه. بهانه‌ی من این بار بخش عفونی بیمارستان امام است. می‌روم توی داروخانه و روپوش سفیدم را، که هر روز صبح با دقت اتو Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

بذار مسیرش رو برات تصویر کنم. حالت دست خودت نیست. مثل یه سنگ ریزه‌ای که با جریان آب به هر طرفی می‌ره و هر شکلی می‌گیره. مثل آدمی که زورش به نوروترنسمیترها و هورمون‌هاش نمی‌رسه. وقتی تنهایی، دودش فقط تو چشم خودت می‌ره. صورتت جوش می‌زنه. زندگیت نظمش رو Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

چرا دیگر کمتر می‌نویسم؟ چون خسته شده‌ام از غمگین نوشتن. حس می‌کنم آدم باید لا به لای هر دو تا نوشته‌‌ی غمگینش یک نوشته‌‌ی خوشحال و مسلط به امور داشته باشد. که به جهان بیرون اعلام کند که بلد است. موفق است. خودش را می‌تواند جمع کند.ولی من می‌خواهم کمی Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

  ما رو بنداز توی این غم تا خیس بخوریم، عزیزم.پوست ما اونقدر از آفتاب متخلخل شده که دیگه نتونه انتخابی عمل کنه. پس ما رو بنداز تو غیر قابل تحمل‌ترین و محال ترین غم ها، ما رو بنداز تو ترسناک‌ترین و دیوانه‌سازترین‌هاشون. که اگه این دنیا آخرین قرارگاه م Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 75 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

صبح روز تعطیل، وقت محبوب من از زنده بودن است. البته، معمولا نمی‌توانم خودم را قانع کنم که زود بیدار بشوم. اما همان چند ساعتی که نور روز را برای خودم دارم و نه برای رسیدن به کلاسی و دانشگاهی و قراری، انگار که مادر طبیعت پاداشم را برای یک هفته‌ی تمام د Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 98 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

چند وقت است که دارم سعی می‌کنم همه چیز خوب باشد. اما دستم هر از گاهی بی‌حس می‌شود و لبم مور و مور و پلکم پرّان: نوروپاتی محیطی. آن وقت دیگر نمی‌توانم سرم را آن طرفی نگه دارم. باید ببینم. چشم در چشمش بایستم و ببینم. پس بگذارید عقب‌تر برویم و بیل بزنیم Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

باز هم صبح سه‌شنبه است: مرکز هفته. صبحانه‌ی آیینی‌ام، نیمرو با پنیر و شوید، را خورده‌ام و در مرکز خانه، که دیشب مرتبش کرده‌بودم، نشسته‌ام. حالا سرم می‌تواند بچرخد و با هر منظره‌ای که خوشایندش است فکر کند. بدون این که به سینک پر از ظرف برخورد کند، یا Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

هیچ‌وقت نتونستم عالم همسایگیِ خودم رو تجربه کنم. وقتی کوچیک بودم کوچه‌مون بن‌بست بود و ما و همسایه‌ها یه جورایی مجبورِ هم بودیم. همه‌شون بچه داشتن. من با همه‌ی بچه‌هاشون دوست بودم. حمزه رو از همه بیشتر دوست داشتم ولی خب با همشون دوست بودم. و هر روز د Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

می‌خواهم بنویسم؛ اما نمی‌دانم چی. می‌خواهم خانه‌ام را مرتب کنم؛ اما نمی‌دانم چه‌جوری. ‌می‌خواهم دست از فشار دادن خودم بردارم؛ اما انگار کنترلش دست من نیست. پس آقای نامجو را نشاندم که بخواند و بی‌هدف توی خانه راه رفتم و چیزها را جابه‌جا کردم یا با هم Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 72 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52

کمتر از یک ماه به بیست و پنج سالگی مانده؛ که اگر بخواهم عبارتی برای خلاصه‌سازی و بایگانی‌اش در حافظه‌ام انتخاب کنم، آن عبارت این است: «فیزیکال» سالی که بیشتر از همیشه به کنکاش بدن خودم پرداختم، بیشتر از همیشه درد را پذیرفتم و شجاعانه‌تر از همیشه لمس Dreamcatcher...ادامه مطلب
ما را در سایت Dreamcatcher دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parnegasht بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:52